دکتر باوقار و مهربان بود

از هیچ مددی برای بیمارانش دریغ نمیکرد

نجات جان بیمارش منوط به عمل جراحی بدون دستکش بود اما بیمار مبتلا به بیماری ای کشنده و واگیر بود و دکتر در حین جراحی زخمی و او نیز  مبتلا شد. 

دکتر  زنی را که دوستش داشت رها ساخت و هرگز لب به سخن نگشود

پرستار (زن): دکتر برای رفتن آن زن ناراحتی؟

دکتر: او زن خیلی خوبی بود

پرستار: اون زن همیشه به من میگفت هیچ وقت نفهمیده است چرا دکتر همانند دیگر مردان رفتار نمیکند. او گفت حتی اگر باهاش نمی بودی غیر ممکن بود میتوانستی تا ابد شهوتت را بروز ندهی.

دکتر: اون زن واقع بینیه

پرستار: دکتر؟ آیا واسه مردها آسونه که شهوتشون رو کنترل کنن؟

دکتر: چطور؟

پرستار: چون شما خیلی آروم هستین

دکتر: دو نوع مریض وجود داره، بعضی ها از درد فریاد میزنن و بعضی ها هم درد رو تحمل میکنن.

پرستار: تو از نوع دومی؟

دکتر: من از باختن متنفرم و از طرفی من یه دکترم و باید آروم باشم.

پرستار: ولی دکترها هم انسان اند، درسته؟

دکتر: درسته. .  امروز فهمیدم که اون دیگه با کسی دیگه ای آشنا میشه، فکر میکردم میتونم از همه چیز بگذرم، اما نتوانستم( با عصبانیت). حالا دارم با شهوتم میجنگم. وقتی به گذشته ام نگاه میکنم، فکر میکردم شهوت ناچیز و بی اهمیته، اما واقعیت اینه من با پنهان کردن میل جنسیم فقط وانمود میکردم مرد نجیبیم و فقط به این فکر میکردم با یک ازدواج صالح دیگه مشکل شهوتی وجود نخواهد داشت. اون زن منتظرم بود بنابراین همیشه شهوتم رو کنترل میکردم( دکتر گریه میکند).  اما یک روز به خاطر خون یک مرد بی حیا ( بیماری اون مرد به خاطر روابط جنسی متعددش بوده که در حین عمل جراحی به دکتر منتقل کرده) بدون هیچ لذتی نجابتم لکه دار شد ( چون اون بیماری برای افراد هرزه بوده). (با عصبانیت : ) حالا دیگه شراب میخورم و اگه میدونستم چنین اتفاقی برتم میفته هیچ وقت شهوتم رو کنترل نمیکردم. اگه بخوام صادق باشم من شهوتی تر از هر مردی هستم و باید خودمو کنترل نمیکردم.  چرا من باید انقدر زجر بکشم(در حال گریه کردن)؟ اما میل جنسی من از بیماریم بی خبره و همیشه فریاد میزنه که چرا هیچ وقت نشدم؟ اما وجدانم بی هیچ دلیلی داره شهوتم رو سرکوب میکنه( با عصبانیت و به زمین کوبیدن صندلی کار). اما دیگه میخوام وجدانم رو سرکوب کنم، ایا این صداقت یک انسان نیست؟ من فقط یه احمقم که وانمود میکنم شهوت ندارم، من برای شش سال در ارزوی تن اون زن بودم، چرا باید این اتفاق میفتاد(گریه و خشم)؟ ایا من هنوزم میتونم تن اون خانم رو داشته باشم پرستار؟ من یه دکترم، باید زندگی کنم، با وجدان یه دکتر و با وجدان یه مرد.

پرستار(گریان، ناله کنان و بسیار ناراحت): دکتر اما اگه کسی بخواد میل جنسیتونو کنه و فقط خودشو به جای اون زن بذاره ( بدون ازدواج)، و به بیماریت اهمیت نده آیا قبول میکنی؟ (این در حالیه که هر کس با دکتر همخوابگی کنه به بیماری کشنده مذکور مبتلا میشه) 

دکتر: یعنی چی؟

پرستار: من تصمیم گرفتم که هیچ وقت ازدواج نکنم پس ترسی برای گرفتن بیماری ندارم. من دلم میخواد میل جنسی شما رو کنم.

دکتر: اینجوری ریا کار به نظر میرسی، پس نگو

پرستار: اما من دوستت دارم

دکتر: بحث را عوض میکند . و خیلی جدی به پرستار میگوید برویم به بیماران برسیم و از اتاق بیرون میرود و پرستار به پشت سر او خیره می شود.

 

سکانسی تکرار نشدنی از فیلم دوئل آرام اثر کارگردان بزرگ ژاپنی آا کوروساوا ساخته ی سال 1949 میلادی با بازی خیره کننده ی توشیرو میفونه بازیگر بی بدیل ژاپنی. و تاکاشی شیمورا، نوریکو سنگوکو. نویسنده: سنکیچی تانیگوچی، موسیقی هوشبر آا ایفوکوبه و فیلم برداری سویچی آیساکا.

 

 

 

دکتر ,پرستار ,بیماری ,میکردم ,شهوتم ,کنترل ,کنترل نمیکردم ,عصبانیت حالا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مبلمان اداری |میز اداری |صندلی اداری|ست اداری هدیه خاص برای مناسبت ها نمونه سوالات آزمون اصلح مهارت آموزان ماده ۲۸ کافی نت شایان خرید پکیج دیواری بوتان ایران رادیاتور حسینیه چهارده معصوم (ع) محله قهنویه مبارکه پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان Oxynet | اکسینت منبع تحت فشار موسسه سینمایی نگاتیو